سربازولایت

سربازولایت

سیاسی - اجتماعی - فرهنگی
سربازولایت

سربازولایت

سیاسی - اجتماعی - فرهنگی

صهیونیستی کردن ادبیات آخرالزمانی جنگ آرماگدون یا نسخه صهیونیستی تجزیه منطقه / تفسیر خطرناک ظریف از حوادث آخر الزمان

جنگ آرماگدون یا نسخه صهیونیستی تجزیه منطقه / تفسیر خطرناک ظریف از حوادث آخر الزمان

محمدجواد ظریف در سخنانی در استرالیا نسبت به تغییر مرزها در منطقه و وقوع آرماگدون هشدار داده بود، اما آیا نبرد آخر الزمانی واقعیت دارد؟ آیا ظریف ناخواسته تعبیر صهیونیست مسیحی را بر زبان رانده است؟  وزیرخارجه کشور در اظهار نظری در دانشگاه ملی استرالیا، به تحولات منطقه خاورمیانه اشاره داشته و به کشورهایی که در پی تغییر مرزها و تجزیه کشورهای منطقه هستند هشدار داده و وقوع آن را مقدمه ای برای نبرد آخر الزمانی دانسته و از اصطلاح "آرماگدون"، بهره جسته که در واژه شناسی انگلیسی به معنان همان نبرد نهایی یا آخرالزمان می باشد. 


صهیونیستی کردن ادبیات آخرالزمانی 

در حالیکه در ادبیات مذهبی مسلمانان و به ویژه شیعیان ظهور منجی به عنوان یکی از مولفه های اصلی و قطعی در نظر گرفته می شود در آثار دیگر ادیان نیز ظهور روی خواهد داد ولی در این بین ادبیات مربوط به ظهور در میان صهیونیست ها و به ویژه مسیحیان صهیونیست، به گونه ای دیگر تفسیر شده است. در این تفاسیر، نیروهای خیر و شر جابه جا شده اند و مسلمانان به عنوان نیروهای شر در نبرد آخر الزمانی شکست خواهند خورد و عیسی مسیح آنگاه ظهور پیدا می کند. سیاست ها و اقدامات متنوع این دست از مسیحیان در کنار صهیونیست ها، تلاش برای عینیت بخشیدن به تفسیرهای خطرناک خود در جهان است و برای رسیدن به هدف خود دست به هر جنایت و توطئه ای می زنند. 


تاسیس کشور صهیونیستی اسرائیل و بیرون راندن مسلمانان، رویای نیل تا  فرات، ساخت سلاح هسته ای و موارد متعدد دیگر، در راستای طرح های آخرالزمانی مسیحیان صهیونیست تعبیر می شوند. حال در زمانی که تروریسم به صورت گسترده مناطق خاورمیانه را در نوردیده و کشورهای اسلامی با تفرقه ها و چنددسته گی های ایجاد شده در خطر تجزیه قرار دارند، وزیر خارجه کشور ناخواسته از تغییر مرزهایی می گوید که مقدمه آرماگدون است، آرماگدونی که در چند دهه اخیر صهیونیست ها و افراطیون مذهبی مسیحی با سرمایه گذاری گسترده ای سعی در تبلیغ و جا انداختن آن در افکار عمومی جهان دارند و یکی از کارویژه های صنایع فیلم سازی هالیوود نیز ترویج تفسیر صهیونیستی از آرماگدون است. 


اعتقاد به تحقق بخشیدن مقدمات ظهور مسیح (ع)، با تفاسیر صهیونیستی حتی در میان مقامات آمریکایی نیز به شدت دنبال شده است و بسیاری از آنها تحت تاثیر آن قرار دارند. حمایت های بی چون و چرای آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود انتقادات گسترده از عملکرد این رژیم، جای شکی باقی نمی گذارد که چنین پشتیبانی هایی نمی تواند بدون وجود اعتقاد و تفکری افراطی امکان پذیر باشد. "اد مکاتیر"  که از آن با عنوان پدر خوانده راست مسیحی یاد شده است، در رابطه با حمایت همه‌جانبه از رژیم صهیونیستی  در مصاحبه با شبکه سی بی اس در پاسخ به این سئوال که آیا شما معتقدید خدا سرزمین اسرائیل را به یهودیان داده است؟ می گوید: «من به این موضوع همان قدر اطمینان دارم که به وجود خودم روی این صندلی روبروی شما یقین دارم.» او در پاسخ به سئوال دیگر مجری مبنی بر این که آیا این سرزمین متعلق به آن‌هاست؟ می‌گوید: «مال آن‌هاست. هر دانه‌ شن از بحرالمیت تا رودخانه‌ اردن و تا دریای مدیترانه متعلق به یهودی‌هاست.» او حتی غزه و کرانه باختری را نیز، از آن یهودیان می‌شمارد.(1)


باید توجه داشت که ریشه‌های چنین تفکری به اعتقادات تقدیرگرایانه این افراد برمی‌گردد. «اهمیت پیش‌گویی نقش اسرائیل در روزهای پایانی، در جهان‌بینی تقدیرگرایان به حدی از اهمیت برخوردار است که برخی از حمایت نظامی به نفع اسرائیل به منظور تسریع در زمان پیشگویی ها و تسریع در وقوع آرماگدون در خاورمیانه دفاع می‌کنند.» (2)

 

"جِین هانتر" در کتاب خویش با اشاره به سخنان "پت رابتسون" از دیگر رهبران راست مسیحی در آمریکا، اعتقاد به آرماگدون را در نزد او این چنین توضیح می‌دهد: «پت، وتوی دولت ریگان به قطعنامه شورای امنیت در محکومیت حمله به لبنان را با سخنان نامفهوم به اعتقاد بنیادگرایان خرافاتی که اسرائیل محل نبرد نهایی آرماگدون است، ربط داد و گفت: "اسرائیل فتیله را روشن ساخته است، و آن فتیله به سرعت خواهد سوخت، و من فکر نمی کنم که فتیله تا زمانیکه منطقه را در آتش شعله‌ور سازد، خاموش شود. این حس شخصی من از کتاب مقدس است."» (3) 

 

اشغال سرزمین فلسطین توسط یهودیان امری تصادفی نبوده، بلکه اقدامی کاملاً سنجیده و برنامه ای از پیش طرح ریزی شده بوده است. بهتر است به این نکته اشاره کنیم که یهودیان خود را «امت روح» می نامند. این مفهوم با آموزه قوم برگزیده و امت مقدس یهود ارتباط مستقیم دارد.  همین اعتقاد به برگزیدگی در میان صهیونیست ها نوعی نژادپرستی و خود برتر بینی را در میان آنها تقویت کرده و انجام هرکاری را برای خود مجاز می دانند. پس از اعلان تأسیس کشور یهود بر اراضی فلسطین، یهویان مشاهده کردند که در میان جوامعی قرار گرفتند که زبان، فرهنگ و مذهب مشترکی دارند. یهودیان مهاجر، خود را به صورت پدیده ای ناهمگن در میان کشورهای عربی به حساب می آورند و احساس کردند که آنها اقلیتی هستند که در میان اکثریت عربی- اسلامی به سر می برند. در کتاب «تدارک جنگ بزرگ: براساس پیشگویی های انبیای بنی اسرائیل» نوشته گریس هال سل، ما با اندیشة افراطی مسیحیان صهیونیست و یهودیان افراطی آشنا می شویم، به عقیدة آنها جنگ آخرالزمان یا هارِ مَجِدّون در خاورمیانه روی خواهد داد و آن جنگی هسته ای خواهد بود که در آن بیشتر مردم دنیا کشته خواهند شد و تنها 144.000 یهودی باقی خواهند ماند و پس از ظهور مسیح به فرمان او مسیحی خواهند شد. (4) باید بدانیم که تعداد چنین افرادی که دارای اندیشه های چنین افراطی هستند در اسرائیل و آمریکا کم نیستند. و همانطور که سرزمینی را به بهانه وعده یهوه اشغال کردند، هیچ دور از انتظار نخواهد بود که در پی برافروختن آتش جنگی باشند که آن را جنگ آخر الزمان می نامند.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.