سربازولایت

سربازولایت

سیاسی - اجتماعی - فرهنگی
سربازولایت

سربازولایت

سیاسی - اجتماعی - فرهنگی

25 شوال، سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) رازی که جز پس از ظهور، آشکار نمی‌شود

رازی که جز پس از ظهور، آشکار نمی‌شود/ امام صادق و تعلیم دعای غریق در عصر غیبت

وقتی حال امام صادق (ع) چنین باشد٬ حال سرگشتگان دوران غیبت و دورماندگان از چشمه زلال ولایت ٬ چگونه باید باشد؟ بیهوده نیست که در هر مناسبتی٬ سفارش به قرائت "دعای ندبه" شده‌ایم که حدیث اشک و سوز دل منتظران مهدی(عج) است.  حضرت امام جعفر صادق (ع) پیشوای ششم مسلمانان ٬ در این روز به دست خلیفه‌ی عباسی ٬ منصور دوانیقی مسموم و در مدینه به شهادت رسید. امام صادق (ع) به "شیخ الائمه" نیز معروف است ٬ زیرا عمر ایشان از تمامی ائمه اطهار (ع) طولانی‌تر است. حضرت را در قبرستان بقیع در کنار پدر، جد و امام حسن مجتبی (ع) دفن کردند.

 

آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سی و چهار سال از امامت حضرتش می‌گذشت. زمان امامت امام صادق (ع) ٬ دوران طلائی شیعه ٬ می‌باشد. به جهت درگیری‌هایی که بین دو جریان اموی و عباسی وجود داشت ٬ فضای اجتماعی کمی بازتر شده و موقعیتی به وجود آمد که امام توانست در آن ٬ شاگردان بسیاری را تربیت کند و روح تازه ای در کالبد شیعه بدمد.

 

چرا به فقه شیعه ٬ فقه جعفری گفته می‌شود؟

پس از رحلت پیامبر (ص) و دوران خلافت خلفا سه‌گانه ٬ هرگاه در مسئله ای فقهی کار بر خلیفه وقت ٬ دشوار می‌شد ٬ به امام علی (ع) رجوع می‌کردند و او مشکل آنان را می‌گشود. چون حضرت علی (ع) به شهادت رسید ٬ دشمنان کار را بر فرزندان و شیعیان او تنگ کردند و میان مردم و آنان جدایی افکندند. از سوی دیگر ٬ دین به دنیا فروختگان نیز برای خشنودی حاکمان وقت ٬ به ساختن روایت‌های جعلی ٬ پرداختند ٬ تا آنجا که شناخت حدیث صحیح از نادرست بر فقیهان و عالمان ٬ دشوار گردید. می‌توان گفت از سال ۴۰ ق. تا نزدیک به پایان سده نخستین هجرت ٬ جز معدودی از صحابه و تابعان از فقه آل محمد (ص) بی‌بهره بودند. در روزگار امام باقر (ع) ٬ اندکی گشایش پدید آمد و سالیان 114-148 (دوران امامت امام صادق) ٬ عصر انتشار فقه آل محمد یا به تعبیر دیگر ٬ روزگار تعلیم و تدریس فقه جعفری بود.

 

روایات و احادیث رسیده از امام صادق (ع) ٬ در مسائل مختلف فقهی و کلامی ٬ آن‌چنان گسترده و متنوع است که مذهب شیعه را ٬ مذهب جعفری ٬ نامیده‌اند. گشایشی سیاسی که در سال‌های آغازین امامت حضرت پدید آمد موجب شد مردم آزادانه‌تر به امام صادق (ع) روی‌آورند و گشودن مشکلات فقهی و غیر فقهی را از او بخواهند. هیچ یک از اهل‌بیت شاگردانی به‌اندازه شاگردان امام صادق (ع) نداشته‌اند ٬ و روایات هیچ یک از آنان برابر با روایت‌های رسیده از ایشان نیست. اصحاب حدیث نام راویان از او را ۴۰۰۰ نفر ٬ نوشته‌اند. و مقصود از این تعداد ٬ کسانی هستند که در مدت افاضه امام از او علم فراگرفته‌اند نه اینکه همه آنها هرروز در محضر ایشان حاضر شوند. [1]

 

همان‌گونه که از این نقل به‌دست می‌آید ٬ تعداد کسانی که از ایشان نقل‌قول کرده‌اند ٬ چهار هزار نفر بوده‌اند و این لزوماً بدان معنا نیست که تمام این افراد ٬ شاگرد حضرتشان (به معنای واقعی کلمه) بوده باشند بلکه ممکن است بسیاری از آنان تنها مدت بسیار کوتاهی امام را دیده و از ایشان خبر نقل کرده‌اند.

 

علت قیام نکردن امام صادق برعلیه خلفای جور

بیشتر قیام‌های دوران امام صادق علیه حاکمان وقت ٬ مورد تأیید ایشان ٬ نبود و درخواست سران قیام را که بدو وعده یاری می‌دادند نمی‌پذیرفت و نشر فقه آل محمد (ص) و علوم اهل‌بیت را مقدم می‌شمرد. زیرا آنان که بنی‌هاشم را به قیام می‌خواندند و به آنان وعده یاری می‌دادند ٬ همه یا بیشترشان ٬ حکومت حاکمان وقت را بر خود تحمل نمی‌کردند ٬ یا می‌خواستند خود حکومت را به‌دست گیرند ٬ نه آنکه خواهان زدودن بدعت و زنده کردن دین خدا و اهل‌بیت پیامبر ٬ باشند.

 

اما گاهی امر٬ حتی بر شیعیان خاص امام صادق ٬ مشتبه می‌گشت و خواستار همراهی و قیام امام صادق ٬ بودند. مرحوم کلینی در کتاب کافی ٬ به اسناد خود از سدیر صیرفی چنین نقل می‌کند:

بر ابوعبدالله درآمدم و بدو گفتم: به خدا بر تو روا نیست قیام نکنی! چرا؟ چون دوستان و شیعیان و یاران بسیار داری. به خدا اگر علی به‌اندازه تو شیعه و دوستدار داشت حق او را نمی‌گرفتند. امام پرسید: سدیر ٬ شمار آنان به چند تن می‌رسد؟ سدیر ٬ پاسخ می‌دهد: صد هزار! امام ٬ فرمود: صد هزار؟. سدیر پاسخ داد: آری و بلکه دویست هزار. امام در مقام تعجب ٬ مجدداً فرمودند: دویست هزار؟ سدیر پاسخ داد: آری و نیم جهان (کنایه از اینکه ٬ تعداد یاران امام ٬ بسیار است). امام صادق ٬ ساکت شدند. سدیر ٬ در ادامه می‌گوید: با امام به راه افتادیم و از کنار گله بزی ٬ گذشتیم. امام صادق ٬ فرمود:

وَاللَّهِ یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ به عدد هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَی الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ. [2]

ای سدیر! به خدا اگر به شمار این بزها ٬ شیعه داشتم ٬ قیام نکردن بر من روا نبود. پس فرود آمدیم و نماز خواندیم. پس از نماز بزها ٬ را شمردم هفده رأس ٬ بیشتر نبودند. (تعداد خواص و حبیب بن مظاهرهای عصر امام صادق ٬ به هفده تن ٬ نیز نمی‌رسید)

 

امام صادق و قیاس ابوحنیفه ٬ پیشوای مذهب حنفی

ذهبی ٬ از عالمان اهل سنت ٬ از ابوحنیفه (پیشوای مذهب حنفی در اهل سنت) ٬ چنین نقل می‌کند: فقیه تر از جعفر بن محمد (امام صادق) ٬ ندیدم. [3]

 

زبیر بکار ٬ می‌نویسد: ابوحنیفه (پیشوای مذهب حنفی در اهل سنت) ٬ با امام صادق ملاقات‌های متعدد داشت و در یکی از این ملاقات‌ها ٬ امام صادق به او فرمود: از خدا بترس و در دین ٬ قیاس مکن که نخستین کسی که قیاس کرد ٬ شیطان بود. خدا به شیطان فرمود: آدم را سجده کن. گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش و او را از خاک آفریده ای. (اعراف/ ۲۱) سپس امام از ابوحنیفه پرسید: قتل نفس ٬ مهم‌تر است یا زنا؟. ابوحنیفه ٬ پاسخ داد: قتل نفس. امام فرمودند: پس چرا قتل نفس با دو شاهد ٬ ثابت می‌شود ٬ اما زنا با چهار شاهد؟ درحالیکه اگر قتل انسان ٬ مهم‌تر است. پس چرا ابوحنیفه با قیاس ٬ فتوا می‌دهی؟

ابوحنیفه ٬ روزه نزد خدا بزرگ‌تر است یا نماز؟. ابوحنیفه ٬ پاسخ داد: نماز!. امام مجدداً فرمودند: چرا زن چون عادت ماهیانه می‌بیند ٬ روزه را باید قضا کند و نماز را نه؟ ... . پس ای ابوحنیفه ٬ از خدا بترس و قیاس مکن. [4]

 

این گروه به شفاعت امام صادق ٬ نمی‌رسند

ابو بصیر می‌گوید ٬ خدمت "ام حمیده" رسیدم که او را به درگذشت حضرت صادق (ع) تسلیت بگویم. شروع به گریه کرد. من نیز از گریه او ٬ اشکم جاری شد. گفت اگر هنگام درگذشت حضرت صادق (ع) می‌بودی چیز عجیبی مشاهده می‌کردی ٬ حضرت صادق (ع) چشم باز کرد و فرمود: هر کس با من خویشاوندی و نسبت فامیلی ٬ دارد را دعوت کنید. همه را جمع کردیم. آنگاه ٬ نگاهی به آنها نموده و فرمود:

إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ. [5]

به شفاعت ما ٬ نخواهد رسید کسی که نماز خود را سبک شمارد.

 

آتش گرفتن خانه امام صادق و یادآوری مصیبت امام حسین

منصور ٬ خلیفه عباسی ٬ به حاکم خود در مکه و مدینه، به نام «حسن بن زید» پیام داد که خانه امام صادق را بسوزان ٬ حاکم ٬ این دستور را اجرا کرد ٬ و به خانه امام صادق ٬ آتش افکند به‌طوری‌که شعله‌های آن به در خانه و راهرو آن رسید. امام صادق (علیه‌السلام) بیرون آمد و به درون آتش رفت و در حالی که در میان آتش قدم می‌زد ٬ می‌فرمود:

أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّه. [6]

عراق الثری ٬ به معنی ریشه های در زمین است و آن لقب اسماعیل پیغمبر است و شاید جهتش اینست که اولاد اسماعیل مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده شدند و افتخار امام صادق علیه السلام از این نظر است که او از نسل اسماعیل و فرزند شریف و گرامی جناب حضرت ابراهیم است که آتش نمرد بر وی سرد شد. یعنی همان‌گونه که ابراهیم خلیل لله (علیه السلام) جدم ٬ در آتش نمرودی نسوخت ٬ من هم به اذن خدا نمی‌سوزم و همان‌گونه که لقب جدم اسماعیل (اعراق الثری) است یعنی فرزندان او مانند رگ و ریشه درخت در اطراف زمین پراکنده‌اند ٬ و نابود نمی‌شوند ٬ ما به‌عنوان اهل‌بیت پیامبر و نسل کوثر ٬ تا قیامت ٬ باقی خواهیم ماند.

 

لکن ٬ مبالغه نیست از زبان امام صادق ٬ اینگونه بیان شود که ٬ گویی امام صادق ٬ چنین فرموده‌اند: وقتی که آتش در دالان خانه‌ام ٬ زبانه کشید ٬ با اینکه در خانه بودم ٬ دیدم بانوان خانه ٬ شیون زنان برای حفظ جان خود از آتش ٬ از این سو به آن‌سو می‌دوند ٬ به یاد ترس و هراس اهل‌بیت جدم ٬ امام حسین افتادم که در روز عاشورا ٬ دشمن به خیمه های آنها هجوم کرد ٬ درحالی‌که منادی دشمن فریاد می‌زد ٬ خانه ظالمان را بسوزانید.

 

امام صادق و بیان پیشرفت علمی در زمان ظهور

در میان برگزیدگان خداوند ٬ موقعیت حضرت امام جعفر صادق (ع) در تشریح و تبیین وقایع مهم غیبت ٬ ظهور و قیام و تکلیف مسلمانان ممتاز و شاخص است. تعدد روایات و تنوع موضوعات و مضامین ارائه‌شده توسط ششمین امام معصوم (ع) ٬ امکان بزرگی را برای معرفت یافتن بندگان خداوند و منتظران درباره امام زمان (ع) فراهم آورده است.

شاید از بهترین پیشگویی های که امام صادق (ع) بیان فرمودند ٬ اشاره به پیشرفت های شگرف علمی و فناوری‌هایی باشد که در زمان ظهور امام مهدی (ع) رخ خواهد داد ٬ پیش گویی های امام در آن زمان باعث شگفتی و تعجب می‌شد و شاید اگر اعتقاد راسخ به راست‌گویی امام صادق ٬ نبود ٬ راویان حدیث از نقل پیش‌گویی‌ها چشم‌پوشی کرده و چیزی از آن را بیان نمی‌کردند ٬ چون هیچ خرد و عقلی در آن زمان نمی‌توانست آنها را درک کرده یا تصور  نماید. ازجمله این اشارات است:

«عبد لله بن مسکان» می‌گوید: امام صادق (ع) فرمود:

إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِی زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَیَرَی أَخَاهُ الَّذِی فِی الْمَغْرِبِ وَ کَذَا الَّذِی فِی الْمَغْرِبِ یَرَی أَخَاهُ الَّذِی فِی الْمَشْرِقِ. [7]

در زمان قائم ٬ مؤمنی که در شرق است ٬ برادرش را که در غرب است می‌بیند ٬ نیز آنکه در غرب است ٬ برادرش را در شرق می‌بیند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.